در این عکس سیاه و سفید، ژنرال «جرج کاتروکس» فرانسوی در حال راه رفتن در کنار «نورالدین الخطیب»، پیرمردی با چشمانی حیلهگر است. اکنون بیش از 70 سال از آن عکس گذشته و «معز الخطیب»، نوه نورالدین که پیش از این واعظ مسجد امیه در دمشق بود و اکنون به یک فراری و وطنفروش تبدیل شده به عنوان رئیس «ائتلاف قطر» انتخاب شده که روز 11 نوامبر در نشست دوحه تشکیل شد.
فرانسه قدرشناسی خود را از الخطیب که نسل سوم همدستان با مستعمرهچیان است و پدربزرگش با آنها همکاری میکرده، نشان داده است. فرانسه به عنوان قدرت استعمارگر گذشته اولین کشوری بود که ائتلاف قطر را به عنوان نماینده مشروع مردم سوریه به رسمیت شناخت. همچنین تعجبآور نیست که پرچم مخالفان- سبز، سفید و سیاه با سه ستاره- شبیه همان پرچمی است که سوریه مستعمره فرانسه بود.
مدت کمی پس از آنکه سوریه آزادی خود را از ترکها گرفت در سال 1920 به مستعمره فرانسه تبدیل شد و «اتحادیه کشورها» به فرانسه اختیار کنترل سوریه را داد. ارتش اشغالگر فرانسه به فرماندهی ژنرال «هنری گوراد» با مخالفت کمی از سوی ارتش سوریه مواجه شد که به تازگی تشکیل شده و چیزی جز تفنگ و مسلسل نداشت و این در حالی بود که فرانسویها مجهز به توپخانه مجهز و هواپیما بودند. این درگیری تنها یکطرفه بود.
* ژنرال یوسف العظما 1920-1883
«یوسف العظما»، وزیر جنگ سوریه این نبرد را با وجودیکه میدانست پیروزی در آن غیرممکن است، پذیرفت. وی که یک وطنپرست واقعی بود نتوانست به فرانسویها اجازه دهد دمشق را بدون جنگ تصرف کنند. این نبرد در 23 کیلومتری دمشق در منطقه کوهستانی «میسالون» رخ داد. یوسف العظما شخصا در این جنگ یک طرفه شرکت کرد. سربازان کل روز جنگیدند اما برتری فرانسویها بسیار زیاد بود و تنها زمانی که همه سربازان سوری کشته شدند فرانسویها توانستند به سوی دمشق پیشروی کنند.
سوریها و دروزیها در سال 1925 علیه فرانسویها قیام کردند و حتی توانستند دمشق را آزاد کنند اما فرانسویها از توان نظامی خود برای سرکوب کردن این قیام در سال 1927 استفاده کردند. اولین جرقه قیامها در هفتم ژوئن 1925 و هنگامی که یکی از قهرمانان این قیام به نام «حسین مرشد ردوان» یک افسر فرانسوی را زخمی کرد، زده شد.
این افسر فرانسوی دستور سرکوب تظاهرات صلحآمیز ضدفرانسوی را صادر کرده بود. سوریه به قهرمانان خود احترام میگذارد و در آغاز ماه نوامبر یک مجسمه باشکوه به افتخار حسین مرشد ردوان در شهر «سویدا» ساخته شد.
«فؤاد نعیم»، سازنده این مجسمه به شمشیر بزرگ این قهرمان توجه ویژهای کرده و آن را در دستان قدرتمندش در حالی که فرانسویها را به جنگ فرا میخواند، قرار داده است. در عین حال در مرکز دمشق یک مجسمه به افتخار «یوسف العظما»، وزیر دفاع سوریه که قهرمان نبرد میسالون بود، ساخته شده است.
* شورشیان کنونی در سوریه افراد جانی هستند که سوریها را برای پول میکشند
در اینجا ما شورشیان واقعی داشتیم که برای آزادی سوریه جنگیدند. اما اکنون معنای کلمه شورشی کاملا تغییر کرده و به هر اراذل و اوباشی که از چندگوشه جهان بسیج شده، به مواد مخدر اعتیاد دارند و سوریها را برای پول میکشند، اتلاق میشود.
تا همین اواخر مجسمه دیگری نیز به افتخار العظما نزدیک ساختمان ستاد کل ارتش ساخته شده بود. روز سوم سپتامبر سال جاری و در جریان حمله به این ساختمان، تروریستها از این مجسمه نیز نگذشتند و آن را تخریب کردند. آیا تاریخ سوریه برای این مزدوران و یا نوادگان افرادی که با اشغالگران همکاری کردند، محترم است؟
70 سال از زمانی که فرانسه سوریه را به عنوان یکی از مستعمراتش از دست داد و مجبور شد که استقلال آن را بپذیرد، گذشته است. همانطور که حوادث اخیر نشان داده، فرانسه نمیتواند خوی استعمارگری خود را فراموش کند و هر کاری را برای بازپسگیری حاکمیتش در سوریه انجام میدهد گرچه این بار دیگر حاکمیت کامل این کشور به پاریس نمیرسد و این کشور باید آن را با آمریکا، ترکیه و دیگر شرکایش در ناتو تقسیم کند.
در عین حال این مسئله اولاند را نگران نمیکند زیرا وی تا زمانی که مواضع اراذل و اوباشها با طرحهای استعماری سوسیالیستهای فرانسوی همخوانی داشته باشد، از آنها حمایت میکند.
* رئیس جمهور فرانسه در حال تلاش برای افزایش روحیه تروریستها در سوریه است
«ژان-مارک آیرالت»، نخست وزیر فرانسه تابستان جاری اعلام کرد که فرانسه در حال تجهیز شورشیان سوریه با تجهیزات ارتباطی و دیگر فناوریهاست. وی طوری صحبت میکرد که انگار این تجهیزات برای کشتار افراد استفاده نمیشود.
اما آیا این قضیه به همین جا ختم میشود- آیا آنها واقعا قصد کمک به قاتلان را ندارند؟ و اکنون «فرانکو اولاند»، رئیس جمهور سوسیالیستنمای این کشور نشستی را با «معز الخطیب»، نوه همدست قدیمی فرانسه برگزار کرده است.
پس از این نشست در پاریس، «منزیر مخوص»، سفیر تروریستهای سوریه که به همراه رئیسش از کاخ الیزه دیدار میکرد، ظاهر شد و از اولاند خواست تا به شورشیان توپخانه سنگین بدهد. اولاند متعهد شد تا درباره این موضوع با کشورهای عضو اتحادیه اروپا گفتوگو کند.
پیش از این اولاند از قصد خود برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه خبر داده بود اما در همان زمان وزیر خارجهاش این طرح را با اعلام اینکه چنین منطقهای تنها میتواند با تصمیم شورای امنیت سازمان ملل ایجاد شود، نقش بر آب کرد.
موضع شورای امنیت سازمان ملل نیز مشخص است- روسیه و چین به طرحهایی که پیش از این منجر به ویرانی لیبی شد، رای نمیدهند. اولاند با توجه به این موضوع در حال تلاش برای افزایش روحیه تروریستهایی است که در سوریه فعالیت میکنند. وی بدین منظرو متعهد شد تا منطقه پرواز ممنوع و به عبارت دیگر بمباران مداوم سوریه را ایجاد کند و این همان چیزی است که تروریستها میخواهند. آنها هر زمان که وسیله انفجاری دستسازی را نزدیک یک مدرسه، بیمارستان، مرکز خرید یا مسجد میگذارند، خود را با خطر مواجه میکنند. روشن است که آنها خواستار حمایت هوایی است تا دیگر جانشان به خطر نیفتد.
در حالی که دولت و مردم سوریه مجسمههایی را به افتخار قهرمانانشان برپا میکنند، «به اصطلاح مخالفان» در حال همدستی با نواستعمارگران در بالا بردن پرچم استعمارگران و کشتن سربازان و غیرنظامیان سوری هستند.
فرانسه این قاتلان و تروریستها را به عنوان «نمایندگان مشروع مردم سوریه» به رسمیت میشناسد. اکنون تنها سوال این است که آیا «نمایندگانی» مانند اینها همانی هستند که مردم سوریه واقعا به آن نیاز دارند.